یاد دادم ب خودم غصه تراشی نکنم
امروز داشتم عکس بچگیام رو می زدم به در کمدم که یه دفعه یاد حرف نگین افتادم : تو با بچگیات هیچ تغییری نکردی
من تغییر کردم نگاه کن نه خوب نگاه کن قلبم را می گویم چقدر بزرگ بوده همه جا می شدند اما حالا...
این قفل آهنین را نمی بینی؟ این زنجیر های فولادین را چه؟ یا این قفس آهکی را؟
درش را بسته ام و هیچ کس را راه نمی دهم ...
...
.
.
.
پ.ن: قلب من از سنگه
پ.ن:دلم گرفته مثل یه دسمال کاغذی موچالش کردم و انداختمش تو سطل خاطراتم...
نوشته شده در یکشنبه 90/8/15ساعت
9:8 عصر توسط زینب السادات میرامین محمدی نظرات ( ) |
Design By : Pichak |